You signed in with another tab or window. Reload to refresh your session.You signed out in another tab or window. Reload to refresh your session.You switched accounts on another tab or window. Reload to refresh your session.Dismiss alert
% !TEX TS-program = XeLaTeX% !TEX encoding = UTF-8 Unicode\documentclass[b5paper,11pt]{article}
% Any packages other than the bidi package must be loaded here\usepackage[left=2.2cm,right=2.2cm,top=3cm]{geometry}
\usepackage[svgnames]{xcolor}
\usepackage{tcolorbox}
\usepackage[doublespacing]{setspace}
% The bidi package must be loaded as the last package\usepackage[%% Any bidi package option goes here\usepackage{bidipoem}
\usepackage{xepersian}
% Any preamble code goes here\settextfont{Yas}
%%%%%%%%%% ColorBox %%%%%%%%%%\newtcolorbox[auto counter
, use counter=section
, list type=section
, list inside=toc]{sectionbox}[1]{colback=black!10!white, colframe=MidnightBlue,boxrule=0.5pt,fonttitle=\bfseries, title={
% \thetcbcounter\ #1}, list entry={
\thetcbcounter\quad
#1}}
\newcommand{\BCF}[2]{\begin{sectionbox}{#1} #2
\end{sectionbox}}
%%%%%%%%%% ColorBox %%%%%%%%%%\newcommand{\BT}[1]{
\fontsize{12}{12}\selectfont\begin{traditionalpoem} #1 \end{traditionalpoem} }
\renewcommand\poemcolsepskip{1cm}
\begin{document}
% Demonstration of the feature request here\BCF{شعرهای بخش اول}{
\BT{
خبری است نورسیده تو مگر خبر نداری&
جگر حسود خون شد تو مگر جگر نداری\\
قمری است رونموده پَرِ نور برگشوده&
دل و چشم وام بستان ز کسی اگر نداری\\
عجب از کمانِ پنهان، شب و روز تیر پران&
بسپار جان به تیرش چه کنی سپر نداری\\
مسِ هستیات چو موسی نه ز کیمیاش زر شد&
چه غم است اگر چو قارون به جوال زر نداری\\
به درونِ توست مصری که تویی شکرستانش&
چه غم است اگر ز بیرون مدد شکر نداری\\
}}
فرض کنید که شخصی هفتاد ساله، از شاگرداول بودن کلاس چهارم ابتدایی خود حرف میزند، چرا؟ برای آنکه نمیگذارد که این خبر در او زنده شود. زمان حال، موقعِ زنده شدن آن خبر است و لازم نیست که ما برگردیم و از گذشته صحبت کنیم؛ زیرا خبر الآن دارد بروز میکند.
مولانا دارد میگوید مقاومت نکن:
\BT{
خبری است نورسیده تو مگر خبر نداری&
جگر حسود خون شد تو مگر جگر نداری\\
}
حتماً تو هم جگر داری. تو هم زنده شو و بگذار تا جگر حسادت، جگر و منِ مقایسهات در درون این خبر ذوب شود و از بین برود.
\BT{
قمری است رونموده پَرِ نور برگشوده&
دل و چشم وام بستان ز کسی اگر نداری}
یک ماه است که خودش را نشان داده و رو نموده است.
\subsection{شعرهای زیربخش اول}
\BT{
روی تو کس ندید و هزارت رقیب هست&
در غنچهای هنوز و صدت عندلیب هست\\
هرچند دورم از تو که دور از تو کس مباد&
لیکن امید وصل توام عنقریب هست\\
گر آمدم به کوی تو چندان غریب نیست&
چون من درین دیار فراوان غریب هست\\
عاشق که شد که یار به حالش نظر نکرد&
ای خواجه درد نیست وگرنه طبیب هست\\
در عشق خانقاه و خرابات فرق نیست&
هر جا که هست پرتو روی حبیب هست\\
آنجا که کار صومعه را جلوه میدهند&
ناقوسِ دیر و راهب و نام صلیب هست\\
}
\subsection{شعرهای زیربخش دوم}
\BT{
ای در طواف ماه تو ماه و سپهر مشتری&
ای آمده در چرخ تو خورشید و چرخ چنبری\\
یا ربّ منم جویان تو یا خود تویی جویان من&
ای ننگ من تا من منم من دیگرم تو دیگری\\
ای ما و من آویخته وی خون هر دو ریخته&
چیزی دگر انگیخته نی آدمی و نی پری\\
تا پا نباشد ز آنک پا ما را به خارستان برد&
تا سر نباشد ز آنک سر کافر شود از دوسری\\
آبی میان جو روان آبی لب جو بسته یخ&
آن تیزرو این سست رو هین تیز رو تا نفسری\\
خورشید گوید سنگ را زان تافتم بر سنگ تو&
تا تو ز سنگی وارهی پا درنهی در گوهری\\
خورشید عشق لم یزل زان تافتهست اندر دلت&
کاول فزایی بندگی و آخر نمایی مهتری\\
}
\BCF{شعرهای بخش دوم}{
\BT{
خبری است نورسیده تو مگر خبر نداری&
جگر حسود خون شد تو مگر جگر نداری\\
قمری است رونموده پَرِ نور برگشوده&
دل و چشم وام بستان ز کسی اگر نداری\\
عجب از کمانِ پنهان، شب و روز تیر پران&
بسپار جان به تیرش چه کنی سپر نداری\\
مسِ هستیات چو موسی نه ز کیمیاش زر شد&
چه غم است اگر چو قارون به جوال زر نداری\\
}}
چون وقتی میگوییم زندگیِ من، ما از زندگی جدا میشویم و یک توهم و دید محدود در ذهنمان بهوجود میآوریم و با همان زندگی میکنیم، با همان با انسانهای دیگر و حتی با خودمان، برخورد میکنیم.
\BT{
مسِ هستیات چو موسی نه ز کیمیاش زر شد&
چه غم است اگر چو قارون به جوال زر نداری}
مسِ هستی تو یعنی همان منِ ذهنی. مس در مقایسه با طلا است. در زمانهای قدیم، کیمیاگری معمول بوده و کیمیاگران دنبال آن بودند که فلزات پست را به طلا تبدیل کنند.
\subsection{شعرهای زیربخش اول}
\BT{
گوید بلی فرمان برم جز در جمالت ننگرم&
جز بر خیالت نگذرم وز جان نمایم چاکری\\
گل باغ را گوید که من زان عرضه کردم رخت خود&
تا جمله رخت خویش را بفروشی و با ما خوری\\
آن کس کز این جا زر برد با دلبری دیگر خورد&
تو کژ نشین و راست گو آن از چه باشد از خری\\
آن آدمی باشد که او خر بدهد و عیسی خرد&
وین از خری باشد که تو عیسی دهی و خر خری\\
}
\end{document}
Expected behavior
It is desirable that all the consecutive poem environments including inter-poem texts and also poems over sections and subsections to be adjusted to the greatest length.
The text was updated successfully, but these errors were encountered:
Brief outline of the feature request
I propose an option which will adjust the length of some consecutive poem environments automatically to the greatest length.
Check/indicate
xepersian
packagexepersian
package issue tracker has been searched for similar issues?Minimal example
Expected behavior
It is desirable that all the consecutive poem environments including inter-poem texts and also poems over sections and subsections to be adjusted to the greatest length.
The text was updated successfully, but these errors were encountered: